نویسنده کتاب فراریها : مظلومیت شهدای مدافع حرم را به نمایش گذاشتم
تاریخ انتشار: ۲۸ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۴۳۱۲۷۳
نویسنده کتاب "فراریها" گفت: حدود ۲۵۰شهید مدافع حرم در کشور داریم که از این تعداد ۴۱نفر ایرانی هستند اما تعداد اندکی از این شهدا شناخته شدهاند و سعی کردم در این کتاب مظلومیت آنها را نشان دهم. - اخبار استانها -
به گزارش خبرگزاری تسنیم از مشهدمقدس، نشست نقد و بررسی کتاب داستان "فراریها" فرازهایی از مبارزه برای حضور در جنگ سوریه، با حضور نویسنده، محمدمهدی احمدیان و محمد خسروی راد در کتابفروشی مرکزی به نشر از سوی دبیرخانه وزارت ارشاد استان خراسان رضوی شب گذشته در مشهد با همکاری انتشارات راهیار، برگزار شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
محمدمهدی احمدیان درباره دلیل نگارش کتاب "فراری ها" در این نشست گفت: 3سال گذشته در مجموعه دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی، شروع به پژوهش درباره شهدای مدافع حرم که اسم کمتری از آنها شنیدیم و در ذهن تاریخ گمنامترند کردیم.
احمدیان تشریح کرد: کتاب "فراریها"، برشی از روایت مظلومیت شهدای مدافع حرم و فرازهایی از مباررزه برای حضور در جنگ سوریه است که در دو فصل نگاشته شده و فصل اول به روایت زندگی شهیدان حسن قاسمی دانا، جواد کوهساری، مرتضی عطایی، علی اکبر زوار و حسین مهرابی پرداخته است که در همان اعزام اول به مقام رفیع شهادت نائل آمده اند و فصل دوم داستان اعزام مدافعان صادق رفیعی، مهدی عطایی و علی قوتی را روایت میکند.نامهربانی مسئولان با یار مهربان
این نویسنده جوان مشهدی عنوان کرد: حدود 250شهید مدافع حرم داریم که از این تعداد 41نفرشان شهدای ایرانیاند و مابقی از افغانستان هستند؛ اما با این وجود جامعه شناختی نسبت به شهدا ندارد و فقط چندتن از این شهدا به دلایلی رسانهای شدند و معروفند.
محمدخسروی راد، نویسنده و مدرس و پژوهشگر در ادامه این نشست با اشاره به مقدمه کتاب بیان کرد: نویسنده با مطرح کردن این موضوع که تفاوت میان "امت" و "ملت" چیست را با استدلال نوشته است نشان میدهد نویسنده درک عمیقی دارد و اینکه محتوای کتاب، دارای مبنا است و این دو موضوع برای نوشتن کتابی در حوزه تاریخ شفاهی بسیار مهم است.
خسروی راد با بیان این مطلب که دو آسیب متوجه این کتاب است گفت: آسیب اول، قالب اثر است که داستانی بودن آن است در حالی که قالب آن روایت و فراز است و مخاطب را به اشتباه میاندازد که آیا داستان اینگونه است یا خیر؟ و آسیب بعدی به محتوا است و این سوال را در ذهن مخاطب ایجاد میکند که اگر داستان است، پس روایتها واقعی نیست و باز هم لطمه به ذهن مخاطب و جنبه پژوهشی کتاب میزند.
این نویسنده و پژوهشگر در پایان افزود: در تاریخ شفاهی مهم این است که زبان روایت به گونهای پیش برود که قدم به قدم، مخاطب را با روایتها همراه کند و در نهایت خودش به تحلیل برسد. امروزه استقبال مخاطب از روایتهای واقعی بیشتر شده و مهارت نویسنده در این است که مخاطب را نسبت به اثر خود اقناع کند و به او نشان دهد اثر خوبی در دست دارد.
گفتنی است در پایان مراسم، طبق برنامههای پیشین در هفته کتاب، جشن امضای کتاب با حضور نویسنده و مهمانان برنامه اجرا شد و تابلوی هنری خطاطی شده منقوش به شعار سال کتاب؛ "ما همانیم که میخوانیم" توسط علیرضا بهدانی به نویسنده اهدا شد. همچنین این برنامه با مشارکت موسسه آفرینشهای هنری آستان قدس رضوی، موسسه فرهنگی و انتشاراتی به نشر و نهاد کتابخانههای عمومی استان خراسان رضوی برگزار شد.
انتهای پیام/282/ن
منبع: تسنیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۴۳۱۲۷۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«کمی دیرتر» به چاپ هفدهم رسید
این اثر که از چهار فصل زمستان، پاییز، تابستان و بهار تشکیل شده، نگاهی متفاوت و نقادانه به فضای انتظار جامعه امروز است. رمان با یک اتفاق شگفت و غریب آغاز میشود، جشن نیمهشعبان و مجلسی پرشور و بسیاری که فریاد «آقا بیا» سردادهاند… در این میان جوانی و فریادی که: «آقا نیا…» این شروع جذاب ما را با شخصیتهایی آشنا میکند که همه مدعی انتظارند اما وقتی هنگام عمل میرسد و هنگامه عمل به شعارها میرسد، آن نمیکنند که میگفتند. رمان در فضایی مکاشفهگونه و بیزمان پیش میرود و مواجه همه آدمها را میبینیم با قصه ظهور… و کشف چرایی «آقا نیا» ی جوان.
شجاعی در این رمان همه اقشار و همه آدمها را با بهانههایشان برای نخواستن امر ظهور، دقیق و ظریف معرفی میکند. تا آنجاکه حتی به راوی هم رحم نمیکند و در فضایی بسیار بدیع، خودش را هم در معرض این امتحان میگذارد. نویسنده در «کمی دیرتر» همه آفتهای انتظار را با شخصیتهای قصهاش برای مخاطب روایت نمیکند، بلکه به تصویر میکشد و نشانش میدهد… انسانهای مدعی انتظار و منتظر ظهور غریبه نیستند؛ خودمانیم و شجاعی در رمانش به خوبی به این زبان دست یافته که وقتی از هر قشر و صنف و گروهی یک نمونه آورده با مصادیق کار ندارد و در پی اثبات شمول ادعایش است.
نویسنده در پایان همه موشکافیها در نقد منتظران به دنبال آن است که مخاطب منتظر واقعی را بشناسد و ببیند که انتظار به فریادهای بلند «آقا بیا» نیست؛ به دلی است که برای حضرت میتپد و اخلاصی که میان زندگی جاری است و آقایی که خودش به دیدار منتظرانش میآید…
خدیجه زمانیان یزدی